یکشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۸

درد


آی مردم من گم شده ام .
آی من دردم .
دریاب ،
دریاب دل شکسته مرا .
دریاب مرا .
فهمیدن از آن من
و تو فاقد درکی .

در خانه تاریک رسوایی عشق و پناهی نیست .

دری نیست باز شود رو به صفا ،
حماقت در رگها ؛
امید های بر باد رفته .
امانی نیست ، عشق به ثمر رسیده ای نیست .

و درد آشنای دیرینه من.
ومن خود دردم .

سه‌شنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۸

سناریوی بانک سپه

سه شنبه 31 شهریور ماه 1388
تهران - فلکه اول صادقیه - بانک سپه
ساعت یازده و سی دقیقه صبح

شاهد: زن و شوهر میانسالی در حالیکه دست نوه کوچکشان را گرفته بودند وارد بانک شدند مرد فیش واریز نقدی را گرفت و شماره حساب را وارد کرد کودک دست مادر بزرگش را بدست داشت کارمند بانک مبلغ هنگفتی را که مرد به او تحویل داد واریز کرد و فیش کامپیوتری را به مرد باز گرداند مرد خوشحال از اینکه این کار هم تمام شده به سوی خانواده اش رفت تا بانک را ترک کند قبل از بیرون رفتن نگاهی به فیش انداخت تا از نتیجه کار امروزش مطمئن شود ناگهان با سرعت زیادی به سمت باجه برگشت.

مرد میانسال : قربان این شماره حساب اشتباهه
کارمند بانک : این همون شماره ایه که شما یادداشت کرده بودید
مرد میانسال : آقا این اشتباهه ، اشتباه شده ، آقا پولم ، آقا

و به یقه پیراهنش چنگ انداخت راه نفسش بند آمده بود

کارمند بانک : آقا نگران نباشید همین الان درستش میکنم الان سند اصلاحی میزنم

زن میانسال به سمت همسرش دوید وقتی فهمید شوهر هوایی برای نفس کشیدن ندارد زندگیش را بر باد فنا دید کارمندان بانک زن میانسال و کودک را به بیرون از بانک هدایت کردند و با اورژانس تهران تماس گرفتند

زن در بیرون از بانک بلوایی به پا کرده بود دائم با پسرش حسین تماس میگرفت به دخترش زهرا زنگ میزد بدادم برسید، کودک در کنار زن می لرزید و نمی دانست چه می گذرد

اورژانس تهران مثل همیشه با تاخیر یک ربعه به مرد رسید درب بانک را بستند و مشتریان را به بیرون از بانک هدایت کردند دقایقی بعد پزشک اورژانس زن را از در پشتی بداخل بانک هدایت کرد و فریاد زن بود که تا چند خیابان آنطرف تر شنیده میشد . سرعت حضور پلیس البته بیشتر از اورژانس تهران بود با صورتجلسه پلیس آگاهی همکاری مرد میانسال و کارمند بانک به پایان رسید ، حسین بر یالین پدرش حضور یافته بود و کودک خود را در آغوش گرفته بود مادرش را به سمت ماشین هدایت میکرد و زیر لب میگفت : بابام بابام بابام

*********

تنها سوالی که امروز برام بی جواب موند اینه : چرا ما در مملکتی زندگی می کنیم که یک انسان بخاطر مساله ای که به سادگی قابل حل بود ، در گذشت و خانواده ای را بی پدر کرد؟

شنبه، شهریور ۲۸، ۱۳۸۸

سوال و جواب

یکی اززیباترین روزهای زندگیم بود و آخر تابستون برای ما

زیباترین خاطره ای که دارم احاطه شدن فلسطینیا توسط سبزا بود وقتی تو شونزده آذر گاز فلفل زدن ما که حرفه ای بودیم سریع جا خالی دادیم و به تمهیدات اولیه مشغول شدیم ولی اون فلسطینیای بیچاره که بتازگی میخواستن فلسطین واقعی رو تجربه کنن اول نفهمیدن که چی شده وقتی که افتادن زمین و پرچماشون تلپ تلپ از دستشون افتاد و راه نفسشون بند اومد فهمیدن چرا ما دورشونو خالی کریم آویزون ما اسراییلیا شدن که ببینن چی کار میکنیم تا از این گاز فرار کنیم خداییش دلم واسشون کباب شد.

بعد از اینکه گزارش اخبار تلویزیون خودمون و گزارش فارس نیوزو خوندم یه سری سوال تو ذهنم یهو دوید هر کسی بتونه جواب بده فطریه اش گردن من :

چرا باید در مسکو روز قدس رو گرامی بدارن؟؟؟؟ وقتی دور میدون ولیعصر اون بیچاره با تمام قوا فریاد میزد مرگ بر اسراییل مردم یکصدا میگفتن مرگ بر روسیه اونم میگفت نهههههههه روسیه خوبه روسیه متحد ماست !!!!! آیا مردم روسیه برای اینکه بیشتر از این آبروشون نره رفتن از قدس حمایت کردن یا دلیل دیگه ای داشتن؟ روسیه در چه زمینه ای متحد ماست؟ هفته پیش که اجلاس کشورهای حوزه دریای خزر بود حتی از ما دعوت هم نکردن که با واکنش مقامات ما روبرو شده بود در چه موارد دیگه ای روسیه با ما اشتراک و اتحاد داره؟ داستان سپر دفاع موشکی به کجا میرسه؟

ميرحسين موسوي يكي از كانديداهاي ناكام دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در حالي كه قصد حركت در خيابان انقلاب به سمت چهارراه وليعصر را داشت؛ با ممانعت مردم و جمع كثيري از راهپيمايان روز قدس در تهران روبرو شد!!!!. چی شد که میر حسین ناکام موند؟ در چه مساله ای ناکام موند؟ در جلب میلیونی مردمی که بهش امیدوار بودن ؟ یا در مطرح کردن خودش در رسانه های اسراییلی ؟ اونیکه ناکام موند میرحسینه یا مردم؟ با ممانعت کدوم جمع کثیری از مردم روبرو شد؟ این جمع کثیر آیا همون شصت و دو درصد بودن ؟ یا بیشتر؟ درنهایت چی شد؟ اونایی که حمله کردن توسط نیروی انتظامی به سمت دیگه ای شوت شدن ؟ یا میرحسین زیر بار اعتراضات له شد؟

محمد خاتمي نيز كه قصد داشت در حوالي دانشگاه تهران با پائين‌آمدن از خودروي خود به جمع راهپيمايان بپيوندند، پس از پايين آمدن از خودرو با خشم مردم شركت‌كننده در اين راهپيمايي روبه شد كه شعارهاي "مرگ بر ضد ولايت فقيه "، "مرگ بر منافق "، "منافق برو بيرون " و مرگ بر ... را روانه وي مي‌كردند!!!!!. اصولا خاتمی کیست؟ چند روز اخیر توی همین رسانه ملی بارها دیدمش که بعنوان حامی حقوق ایران در مسائل هسته ای و بین المللی نشونش میدادن . آیا هر کسی که باعث آبروی وطنش بشه ضد ولایت فقیهه؟ یا منافق؟ کدومش باشی بهتره؟ و این در نهایت به کجا انجامید؟ آیا به سمت این روحانی با آبرو حمله شد و عمامه مبارکش به زمین افتاد یا اینکه وقتی فهمید مردم فهمیدن که منافقه کاسه کوزشو جمع کرد و در رفت ؟ منظور آقای باهنر نماینده مجلس از اینکه گفت نباید به شخصیت های کشوری حمله میشد و حرمتشان هتک میشد دقیقا به چه کسی بود؟ احمد خاتمی یا محمد خاتمی؟

كروبي نيز كه سعي داشت از حوالي ساختمان متعلق به روزنامه اعتماد ملي واقع در خيابان كريم‌خان زند به راهپيمايان بپيوندد با شعارهايي از جنس همان شعارهاي مردم در واكنش به خاتمي و موسوي (مرگ بر منافق و مرگ بر ضدولايت فقيه و مرگ بر ...) مواجه و در اثر اعتراض مردم مجبور به ترك صحنه شد!!!!. این شیخ ما خیلی سعی کرد که به جمع راهپیمایان اسراییلی بپیونده ولی این فلسطینیای با غیرت هی نمی ذاشتن برای همین بود که از هفت تیر تا نزدیکای میدون انقلاب هی دنبالش کردن و آخر سر اونم مجبور شد از صحنه بیرون بره . این شد که اسراییلیا گفتن شیخ اگه دستگیر بشه ایران قیامت میشه ... آیا این شعار به قطع طولانی مدت شب گذشته اینترنت در ایران مربوط میشه یا نه؟ بالاخره دستگیر شد؟ یا تهدید اسراییلیا پوچ و تو خالی و بر مبنای توهمات خودشون بود آیا آقای لاریجانی هم چند سال بعد از ریاست مجلس قاطی منافقین میشه یا نه؟

سرانجام سيل خروشان شركت‌كنندگان در اين راهپيمايي با حلقه زدن دور اين افراد و سر دادن شعارهاي "مرگ بر منافق "، "مرگ بر جيره‌خوار " و ... آنها را مشايعت كرده و در نهايت در چهارراه كالج، خيابان قدس، خيابان فلسطين و ساير خيابان‌هاي منتهي به خيابان انقلاب و خيابان آزادي آنان را به بيرون از مسيرهاي راهپيمايي هدايت كردند!!!!. سیل خروشان دقیقا از کجا جاری شده بود؟ آیا فلسطینیا دور اسراییلیا حلقه زدن یا بالعکس ؟ آیا جمعیت انقدر زیاد بود که سبزا معلوم نبودن؟ یا سبزا انقدر زیاد بودن که صدا وسیما مجبور شد نشونشون بده؟ آیا اینا به اونا میگفتن جیره خوار؟ ما اهل کوفه نیستیم ، پول بگیریم بایستیم ؟ یا اونا به اینا؟
چرا تو خیابون شونزده آذر گاز فلفل زدن؟ روی نقشه دقیقا به کجا منتهی میشه؟ آیا اونایی که لباس سبز پوشیده بودن و دم نماز جمعه آمدن لباس لبنانیا رو بتن کرده بودن؟ یا لباس جنبش معدوم سبز ایرانو؟ در نهایت کی اون یکی رو هدایت کرد؟

این عده با تيزبيني مردم و بدون درگيري به بيرون از مسير راهپيمايي هدايت و در نهايت متفرق شدند!!!! درگیری به چی میگن مثلا لگد زدن؟ فحاشی؟ مرگ بر منافق ؟ مرگ بر دشمن فلسطین ؟ یا حتما باید با باتوم میزدن ؟ این عده ای که موتور آتیش زدن و کارای مغتششانه دیگه ای کردن قبل از هدایت این کارا رو کردن یا بعدش؟ متفرق به چه جور واژه ای گفته میشه ؟ مثلا دو میلیون نفر بشن یک میلیون؟ یا بشن بیست هزار نفر؟ در چه صورت تعدادشون از اونا کمتر میشد؟

تعدادي از آقايان سبزپوش طرفدار موسوي كه با كف و سوت قصد اخلال در راهپيمايي عظيم مردم را داشتند، در دست‌هاي خود بطري‌هاي آ‌ب آشاميدني نيز حمل و در مواردي آشكار روزه خواري مي كردند. احياناً اينان فراموش كرده‌ بودند كه حداقل براي ظاهرسازي، روزه خواري خود را پنهان كنند!!!!. اگه اینا کف و سوت میزدن پس اونایی که شعار میدادن کی بودن؟ کیا میگفتن : " یا حجه بن الحسن ، ریشه ظلمو بکن" ؟؟؟؟ اینا یا اونا؟ آیا با کف و سوت میشه راهپیمایی میلیونی مردمو به هم زد یا باید دست به اعمال دیگری هم زد؟ فلسفه بطری آب چی بود ؟ رفع تشنگی یا دفع سوختگی ناشی از فلفل و سایر ادویه جات؟ آیا از این به بعد هر کسی بطری آب دستش باشه روزه خواره یا حتما باید علنی این کارو بکنه؟ آیا هیچکدوم از این اسراییلیا روزه نبودن یا بنابر سنت دیرینه یهودیا که فقط در همین روز یک روزه خفن میگیرن، روزه بودن؟ چرا وقتی در مناظرات تلویزیونی ظاهر سازی جاشو به هتاکی و پرده دری میده مردم باید ظاهر سازی کنن؟ بالاخره ما هر کاری رو از بزرگترامون یاد میگیریم . غیر از اینه؟

تعداد زيادي از صندوق‌هاي كميته امداد امام خميني(ره) بر سر راه راهپيمايان روز قدس تعبيه شده و مردم كشورمان نيز همزمان با سردادن شعارهاي مرگ بر آمريكا، مرگ بر اسرائيل و مرگ بر انگليس، كمك‌هاي نقدي خود را نيز به اين صندوق‌ها واريز مي‌كنند تا از اين طريق نيز به ياري مردم فلسطين بپردازند!!!! چرا در زمانیکه فقر و گرسنگی تو مملکت خودمون بیداد میکنه باید به بقیه کمک کنیم؟ آیا تو فلسطین هم گوشت کیلویی شونزده هزار تومنه ؟ آیا برای ثبت نام پیش دبستانی در مدرسه دولتی باید پانصد هزار تومان داد؟ بالاغیرتا اونا باید به ما کمک کنن یا ما به اونا؟ چطور میشه وقتی که هنوز عید فطر نشده و فطریه رو اعلام نکردن به همین صندوقها فطریه داد؟ از نظر شرعی شامل چه حکمی میشه ؟ مباحه؟ مکروهه؟


سوالای دیگه ای هم دارم هر چی فکر میکنم به جواب نمی رسم اگه همون سوالا تو ذهن شمام هست بدون اینکه من بپرسم جواب بدید.





پنجشنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۸

تابستان خود را چگونه گذرانده اید؟

هر ساله تابستون که شروع میشد اول خوشی و تفریح ما بود چقدر برنامه واسه مسافرت و انواع کلاسها داشتیم ، یادش بخیر موضوع اولین انشای سال تحصیلی همین بود ، داشتم با خودم فکر میکردم اگه قرار بشه مهر امسال یه همچین انشایی بنویسیم نوشته اکثر بچه ها شبیه همه:
بر همگان واضح و مبرهن است که فصل تابستان فصل شادی و نشاط و تفریح است ما هر سال به انواع کلاسهای خط و نقاشی و شنا و ورزش های رزمی و غیر رزمی و انواع دیگر جنگولک بازیهای رایج میرفتیم ولی امسال تابستان متفاوتی را تجربه کردیم.
تابستان امسال پر از صحنه های باورنکردنی بود ما هم در تمامشان بودیم یه عالمه تظاهرات رفتیم اولین بار بود که باتوم را بر تمام بدنمان حس کردیم دست و پامون شکست یه عالمه زخمی دادیم یه عالمه کشته ، اولین بار بود که علنی فهمیدیم تو زندانامون به جوونای دستگیر شده تجاوز شده با باتوم و شیشه نوشابه و خیلی چیزای دیگه ....
اولین بار بود که بعد از این همه سال زندگی تو نماز جمعه حضور پیدا کردیم و پشت سر آدمی نماز خوندیم که چهار سال پیش ازش فرار میکردیم اولین بار بود که هر چند یک بار میرفتیم بهشت زهرا ما که از الله اکبر فراری بودیم اولین بار بود که هر شب الله اکبر گفتیم بعد از این همه مدت اعتیاد به اس ام اس اولین بار بود که اونو تحریم میکردیم ، اولین باری بود که روزنامه کیهانو میخریدیم و تو جوب مینداختیم اولین بار بود که رساله یه مرجع تقلیدو کامل خوندیم
امسال هر جا که میرفتیم همه یه شعار داشتیم و اونم یا حسین بود اولین بار بود که پرچم یا حسین دست گرفتیم و بعد از مدتها همه مردم همصدا و یکصدا شدیم اولین باری بود که دلمان برای وطنمون خیلی می سوخت اولین بار بود که برای مراسم شهید بهشتی جمع شدیم اولین بار بود که شله سبز پختیم ولی در عوض،
برای اولین بار بعد از سالها مراسم شبهای احیا تو حرم امام برگزار نشد ، برای اولین بار بود که هیچ مراسم احیایی بطور مستقیم پخش نمی شد و برای اولین باره که خودشون از برگزاری مراسم روز قدس وحشت دارن چیزی که نمی تونن کنسلش کنن ....
روز قدس روز رساندن فریاد همه مظلومان جهانه چه ایرانی و چه غیر ایرانی بازم قراره برای اولین بار تو این مراسم شرکت کنیم همه خوشحالیم و امیدوار و مطمئنیم که استقامت مردم ما با وجود تمام فشارها ادامه پیدا میکنه
با وجود تمام تهدید ها و تمهید ها مردم ما همیشه در صحنه هستن و میدونیم که این بار اولین باریه که از هیچی نمی ترسیم و با هیچ منطق و زوری از رو نمی ریم و مطمئنیم که همه یک صدا این شعار را فریاد می کنیم :
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران

امسال تابستان گرچه خیلی زود گذشت و اصلا نفهمیدیم چی شد که دوباره بوی گند مهر همه جا رو گرفته ولی برای ما و نسل ما بسیار مفید تر و آموزنده تر از هر مدل کلاسی بود که سالهای پیش میرفتیم . امسال ما یاد گرفتیم ایران کجاست و مردمش چه جور مردمی هستند امسال ما درس استقامت و آزادگی رو یاد گرفتیم و درس اینکه چطور بر گرفتن حق خودمون پا فشاری کنیم تا آخرین قطره خون و یاد گرفتیم که یادمون باشه جواب خون فقط با خونه.
به امید ایرانی آزاد

جمعه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۸

حنا ، دختری در ونیز

از وقتی فیلم حنا رو دیدم حالم خیلی بد شده یاد روزایی افتادم که امیدوار و بدور از همه مشغله های زندگیمون دست تو دست همدیگه اومدن ترو جشن گرفته بودیم.
یادته اون روزی رو که میخندیدی با تمام وجود و سوار بر پرایدت که از تمیزی برق میزد وارد جمعیت شدی میخواستی وارد عرصه ای بشی که برای ما گنگ بود ولی تو میدونستی آخر این خط کجاست .
بوی تزویر و ریا ، تقلب و چپاول رو احساس کردی و به فکر ما افتادی ما که مردم این شهر بی لبخندیم .
چه روزهای خوبی رو با هم گذروندیم زنجیره سبز انسانی رو یادته ؟ راستی چند نفر از اون زنجیره امروز دیگه بین ما نیستند ؟ چند نفرشون تو زندانن؟
گناه ما چیه که نباید روی خوشی و شادی رو ببینیم مگه ما چی خواسته بودیم ؟ جز آزادی جز راحتی ؟؟؟
حتی حاضر نشدن خوشی مردمو ببینن.
الان چند وقته که غصه شده تمام زندگی ما ، پیگیری خبرها ، ترس از نزدیک تر شدن خطر به در خونه های ما ، اینا دردی نیستن که بشه فریادشون زد .

دلم برات خیلی تنگ شده کاش بودی .

یکشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۸

گالیله

راز و اسرار جهان
کشف می شد یکروز
ما نبینیم کسی می بیند
ما نگوییم کسی می گوید
یک کسی در جایی
به جهانی می گفت که زمین میچرخد
گرد خورشید و بر محور خویش
و اگر گالیله توبه کند
با تهدید
و بگوید که نخواهد چرخید
باز خواهد چرخید
آری

و زمین توبه نخواهد کرد
خواهد چرخید
برگزیده ای از شعر مجتبی کاشانی